نقطه حساس در زندگی مشترک

,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک نقطه حساس در زندگی مشترک,مجله پارس پارمیس,پارس پارمیس,زناشویی,,نقطه حساس در زندگی مشترک,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

نقطه حساس در زندگی مشترک

بیماری با دارو خوب شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود .*گام به گام در جهت حل مسئله و مشکلات زندگی مشترکمن از یک فرهنگ هستم، اما تو از یک شهر دیگر، من از یک محله ام ، اما تو از جایی دیگری هستی، من از ونوسم و تو از مریخ.همیشه وقتی با خواهرم که هم خون و هم فرهنگ من بود و هر دو از یک پدر و مادر بودیم، دعوایمان می شد، مادرم می گفت: "شماها چجوری می خواین با همسر آیندتون که به اندازه یه دنیا با شما ها فرق داره بسازین؟!"تفاوت فرهنگ و آداب و رسوم دو نفر که باهم ازدواج می کنند، آنقدر زیاد است که اگر نتوانند باهم به یک تفاهم و زبان مشترک برسند، شاید زنجیر های عشقشان به زودی به طناب نفرت تبدیل شود و کلبه ی زیبای آمال و آرزوهایشان به دخمه ی تاریک تنهایی منجر شود.هنوز چند صباحی از زندگی مشترک زوجین نمی گذرد که اولین تفاوت سلیقه ها آغاز شده و شاید اولین دعواها و در آنجاست که احساس نیاز به آموزش در انسان شکل می گیرد، احساس نیاز به آموزش رفتار با همسر.آگاهی و دانش مقابله با مسائل اجتماعی زوجین، سبب می شود که آنها در مواجهه با چالش های زندگی، از اقتدار و اعتماد بیشتری برخوردار باشند. آگاهی و تسلط به مهارت هایی همچون حل مساله و تصمیم گیری، شناخت ارتباطات بین فردی در روابط اجتماعی، مهارت گوش دادن، همدلی، تفکر انتقادی و خلاق ، برخورداری از مهارت های ابراز وجود، گفتگوی موثر و... نه تنها برای زندگی خانوادگی ضروری است، بلکه برای تمام افراد در کلیه مراحل زندگی، کاربرد دارد.مسلح شدن زوجین به مهارت های فوق الذکر، خصوصاً مهارت ارتباط بین فردی و گفتگو و حل مساله، به نحو چشم گیری، روابط خانوادگی را بهبود می بخشد، بنابراین افزایش آگاهی از دانش فوق، به عنوان روش اساسی برای پیشگیری از کاهش اختلافات زناشویی و اجتماعی، کاربرد دارد. مهارت های حل مسالهیکی از مهمترین مهارت های زندگی مهارت پذیرفتن مشکل، رویارویی با مشکل و سپس تلاش در جهت رفع آن است.تمام زندگی ها با اختلاف نظر و سلیقه همراه است، پس در مواجه با مشکلات همیشه این شعر را زیر لب بخوانید :در این دنیا دل بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد.زندگی را می توان روند پیاپی مواجه شدن با مسائل و تلاش برای حل آن ها دانست، حل موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد به نفس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود در حالی که حل ناقص و برخورد غیر اصولی با مسائل و مشکلات زندگی، بهداشت روانی شخص و همسرش و دیگر اعضای خانواده و حتی همکاران را به طور جدی تهدید خواهد کرد.حل مسأله فرد را قادر می سازد به طور سازنده با مشکلات زندگی خود مواجه شود. مواجه سازنده با مشکلات، مهارت فوق العاده ارزشمندی است که آموزش آن برای خانواده ها کاملاً ضرورت دارد.اولین مرحله در مساله گشایی موفقیت آمیز، آن است که شخص این ادراک را در خود پرورش دهد که «تو می توانی مشکلات را حل کنی» همچنین برای ایجاد جهت گیری حل مساله در خودتان، باید بدانید که بخشی از زندگی، مواجه شدن با مشکلات است و آرام و خونسرد برای انتخاب بهترین راه حل ممکن، به توانایی خود اتکا کنید.این را بدانید که حل شدن مشکلات به بهتر شدن زندگیتان کمک می کند و آینده ای زیباتر برایتان رقم می زند،بیماری با دارو خوب می شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود، مشکل باید حل شود و شما می توانید. مراحل حل مساله- اتخاذ یک تصمیم کلی در مواجهه با مشکل (شناخت مسأله):اولین قدم در مواجهه با مشکل، شناخت دقیق مسأله می باشد، یعنی باید بتوان مسأله و ابعاد آن را بررسی کرد و آن را به عنوان یک پدیده طبیعی قابل حل پذیرفت.آیا مادر همسرتان در زندگیتان دخالت می کند؟آیا همسرتان کارش را بیشتر از شما دوست دارد؟آیا از برخی از رفتارهای همسرتان ناراحت هستید؟مشکلتان را بشناسید.همچنین دانستن این نکته که مسأله و مشکل، همه جا و برای همه کس وجود دارد و باید آن را همان طوری که وجود دارد مورد پذیرش قرار داد.آن را برای خودتان لاینحل نکنید و از آن برای خودتان غول بی شاخ و دم نسازید.در این مرحله داشتن اعتماد به نفس و اراده محکم و قوی، انسان را در حل مسأله، کمک می کند.

 

نقطه حساس در زندگی مشترک

بیماری با دارو خوب شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود .

*گام به گام در جهت حل مسئله و مشکلات زندگی مشترک
من از یک فرهنگ هستم، اما تو از یک شهر دیگر، من از یک محله ام ، اما تو از جایی دیگری هستی، من از ونوسم و تو از مریخ.

همیشه وقتی با خواهرم که هم خون و هم فرهنگ من بود و هر دو از یک پدر و مادر بودیم، دعوایمان می شد، مادرم می گفت: "شماها چجوری می خواین با همسر آیندتون که به اندازه یه دنیا با شما ها فرق داره بسازین؟!"

تفاوت فرهنگ و آداب و رسوم دو نفر که باهم ازدواج می کنند، آنقدر زیاد است که اگر نتوانند باهم به یک تفاهم و زبان مشترک برسند، شاید زنجیر های عشقشان به زودی به طناب نفرت تبدیل شود و کلبه ی زیبای آمال و آرزوهایشان به دخمه ی تاریک تنهایی منجر شود.

هنوز چند صباحی از زندگی مشترک زوجین نمی گذرد که اولین تفاوت سلیقه ها آغاز شده و شاید اولین دعواها و در آنجاست که احساس نیاز به آموزش در انسان شکل می گیرد، احساس نیاز به آموزش رفتار با همسر.

آگاهی و دانش مقابله با مسائل اجتماعی زوجین، سبب می شود که آنها در مواجهه با چالش های زندگی، از اقتدار و اعتماد بیشتری برخوردار باشند. آگاهی و تسلط به مهارت هایی همچون حل مساله و تصمیم گیری، شناخت ارتباطات بین فردی در روابط اجتماعی، مهارت گوش دادن، همدلی، تفکر انتقادی و خلاق ، برخورداری از مهارت های ابراز وجود، گفتگوی موثر و... نه تنها برای زندگی خانوادگی ضروری است، بلکه برای تمام افراد در کلیه مراحل زندگی، کاربرد دارد.

مسلح شدن زوجین به مهارت های فوق الذکر، خصوصاً مهارت ارتباط بین فردی و گفتگو و حل مساله، به نحو چشم گیری، روابط خانوادگی را بهبود می بخشد، بنابراین افزایش آگاهی از دانش فوق، به عنوان روش اساسی برای پیشگیری از کاهش اختلافات زناشویی و اجتماعی، کاربرد دارد.
 
مهارت های حل مساله
یکی از مهمترین مهارت های زندگی مهارت پذیرفتن مشکل، رویارویی با مشکل و سپس تلاش در جهت رفع آن است.

تمام زندگی ها با اختلاف نظر و سلیقه همراه است، پس در مواجه با مشکلات همیشه این شعر را زیر لب بخوانید :
در این دنیا دل بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد.

زندگی را می توان روند پیاپی مواجه شدن با مسائل و تلاش برای حل آن ها دانست، حل موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد به نفس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود در حالی که حل ناقص و برخورد غیر اصولی با مسائل و مشکلات زندگی، بهداشت روانی شخص و همسرش و دیگر اعضای خانواده و حتی همکاران را به طور جدی تهدید خواهد کرد.

حل مسأله فرد را قادر می سازد به طور سازنده با مشکلات زندگی خود مواجه شود. مواجه سازنده با مشکلات، مهارت فوق العاده ارزشمندی است که آموزش آن برای خانواده ها کاملاً ضرورت دارد.

اولین مرحله در مساله گشایی موفقیت آمیز، آن است که شخص این ادراک را در خود پرورش دهد که «تو می توانی مشکلات را حل کنی» همچنین برای ایجاد جهت گیری حل مساله در خودتان، باید بدانید که بخشی از زندگی، مواجه شدن با مشکلات است و آرام و خونسرد برای انتخاب بهترین راه حل ممکن، به توانایی خود اتکا کنید.

این را بدانید که حل شدن مشکلات به بهتر شدن زندگیتان کمک می کند و آینده ای زیباتر برایتان رقم می زند،بیماری با دارو خوب می شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود، مشکل باید حل شود و شما می توانید.
 
مراحل حل مساله
- اتخاذ یک تصمیم کلی در مواجهه با مشکل (شناخت مسأله):
اولین قدم در مواجهه با مشکل، شناخت دقیق مسأله می باشد، یعنی باید بتوان مسأله و ابعاد آن را بررسی کرد و آن را به عنوان یک پدیده طبیعی قابل حل پذیرفت.

آیا مادر همسرتان در زندگیتان دخالت می کند؟
آیا همسرتان کارش را بیشتر از شما دوست دارد؟
آیا از برخی از رفتارهای همسرتان ناراحت هستید؟

مشکلتان را بشناسید.
همچنین دانستن این نکته که مسأله و مشکل، همه جا و برای همه کس وجود دارد و باید آن را همان طوری که وجود دارد مورد پذیرش قرار داد.آن را برای خودتان لاینحل نکنید و از آن برای خودتان غول بی شاخ و دم نسازید.

در این مرحله داشتن اعتماد به نفس و اراده محکم و قوی، انسان را در حل مسأله، کمک می کند.


شناسایی کامل مشکل
در این مرحله باید در مورد مشکل به تفکر پرداخت و دریافت که چه عواملی باعث ایجاد مشکل شده است. این مشکل از کی شروع شده و دلیل آن چه بوده است؟ باید ابتدا اطلاعات مربوط به مشکل را جمع آوری کرد و سپس مشکل را به طور دقیق تعریف کرد و مشخص کرد که مشکل کیست یا چیست؟، ساده است یا مرکب؟ چه ویژگی هایی دارد و...

مثلا اگر همسرتان دیر به منزل می آید و شما از این مسئله ناراحت هستید، ببینید از کی این اتفاق افتاده؟ آیا از روز اول ازدواجتان؟ از روزی که خواسته های شما بیشتر شده و مخارج بالا رفته؟ از روزی که خودش بیشتر از دخلش ، خرج می کند؟ از روزی که ...

آیا خودش از این که دیر می آید ناراحت است؟ پاسخ شما را چه می دهد؟ هر شب دیر می آید و یا فقط چند شب در هفته؟
مشکل را برای خودتان آنالیز کنید و همه را مرقوم کنید، نوشتن به انسجام فکرتان کمک می کند.
منبع: تبیان

لینک فایل های موجود در متن :

,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک ,نقطه حساس در زندگی مشترک نقطه حساس در زندگی مشترک,مجله پارس پارمیس,پارس پارمیس,زناشویی,,نقطه حساس در زندگی مشترک,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

منبع : http://pars_parmis.rzb.ir

رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید

,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید,زناشویی,,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید

وی ادامه داد: به هر حال زن و شوهر باید از معضلات و موارد کل خانواده و مفاهیم آن آشنا باشند تا بتوانند در یک مسیر، با تکامل یکدیگر همه نا به سامانی‌ها را سامان ببخشند و به اصل و امور زناشویی برسند. مشکلات را پشت در خانه بگذارید و در را باز کنیدآشوری با اشاره به اینکه باید مشکلات را پشت در خانه بگذارند، تصریح کرد: از قدیم مرد همواره خارج از خانه مشغول به کار بود و با مسائل متعددی مواجه بود و مسلماً مرد باید مشکلات را پشت در خانه می‌گذاشت و با روحیه شاد و لبخندی وارد خانه می‌شد اگر بخواهند اینها را به همسرانشان منتقل کنند و یا به خانواده ممکن است یک نوع نگرانی و استرس مضاعف به خانواده و یا همسر منتقل شود و در کل خانواده دچار استرس جمعی بشوند و در حال حاضر مضر نخواهند بود.این روانپزشک بیان کرد: آنچه که مهم است مشکلاتی است که باید پشت در خانه بماند تا اصول و موانع نظام خانواده را بر هم نریزد و آن را باید خود فرد یک فرمول کلی برایش داشته باشد. آن فرمول کلی همان فرمول اساسی است که به فرمول صداقت حاکم بر خانواده معروف است و این صداقت مفهوم بر این است که باید کلیه امور چه خوب و چه ناشایست باید با یکدیگر مشترک باشند و فرمول دومی که در این مسیر می‌توان نام برد این است که اگر مسئله‌ای، هر موضوعی و یا هر رازی که بخواهد بر طبق آن اصول، لطمه‌ای وارد کند آن را باید پنهان نگه داشت. اشتباهات گذشته را نبش‌قبر نکنیدآشوری افزود: اگر در خارج از محل خانه دچار استرس شده‌اید و مشکلاتی در خارج از خانه برایتان اتفاق افتاده باید بیرون از خانه بگذارید و یا اگر یک ازدواج ناموفق در گذشته هر یک از زوجین داشته حتماً لازم نیست که آن را دوباره در زندگی جدیدش مطرح کند و موشکافی و نبش‌قبر کند، زیرا برای هر دوی آنها نگرانی و اضطراب ایجاد می‌کند که نکند دوباره همان شرایط فراهم شود و بخواهند از یکدیگر جدا شوند.

 

رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید

در زندگی زناشویی یک سری حرف هایی وجود دارد که هرگز نباید به همسرتان بگویید

 

در زندگی زناشویی یک سری حرف هایی وجود دارد که هرگز نباید به همسرتان بگویید. گفتن این حرف ها به همسرتان باعث می شود زندگی زناشویی تان مختل شود.


همیشه می‌گویند نباید تمام حرف‌ها را به همسرتان بگویید و گاهی لازم است اسرار را پیش خودتان حفظ کنید.

در سال‌های گذشته عمرمان و نگاه کردن به زندگی‌مان ناخودآگاه به این نتیجه می‌رسیم که چه خوب می‌گفتند بزرگان قدیم ما «تنهایی اصلاً خوب نیست، باید شریک زندگی داشت و همدمی که به وقت خود بتوانیم با او درد و دل کنیم»، زندگی را برایمان جور دیگری معنی کرده بودند آنقدر ساده تعریف کردند فکر می‌کردیم که واقعاً ساده است و البته این را هم بگویم در حال حاضر زندگی‌ها هیچ فرقی با زندگی گذشته نکرده بلکه فقط دیدگاه‌هایمان است که تغییر کرده است.

دیدگاه‌هایی که باعث بی‌مهری و بی‌تفاوتی همسران می‌شود در اینجاست که متوجه می‌شویم چه رازها و چه حرف‌هایی را باید همسرمان بگوییم و چه رازهایی را نباید بگوییم تا باعث رنجش آنها نشود.

آشوری استاد دانشگاه و روانپزشک با اشاره به « ناگفته‌ها و رازهایی که نباید به همسرمان بگوییم » می‌گوید: از جمله رازهایی که نباید به همسرمان بگوییم زندگی گذشته‌مان و اتفاق‌هایی که در طول روز برایمان افتاده نباید گفت تا باعث تداوم زندگی گردد.
 
با شریک زندگیتان به تکامل برسید
آشوری روانپزشک با اشاره به رازهایی که در زندگیمان است به همسرمان نگوییم، گفت: یکی از بحث‌هایی که همواره بین زن و شوهر حاکم است شادی‌ها و غم‌ها در خانواده است که بتوانند با یکدیگر آن را حل کنند و شریک یکدیگر باشند و با هم از زندگی لذت ببرند که ما باید این دو اصل را سرلوحه امور زندگی زناشویی خود قرار دهیم.


وی ادامه داد: به هر حال زن و شوهر باید از معضلات و موارد کل خانواده و مفاهیم آن آشنا باشند تا بتوانند در یک مسیر، با تکامل یکدیگر همه نا به سامانی‌ها را سامان ببخشند و به اصل و امور زناشویی برسند.
 
مشکلات را پشت در خانه بگذارید و در را باز کنید
آشوری با اشاره به اینکه باید مشکلات را پشت در خانه بگذارند، تصریح کرد: از قدیم مرد همواره خارج از خانه مشغول به کار بود و با مسائل متعددی مواجه بود و مسلماً مرد باید مشکلات را پشت در خانه می‌گذاشت و با روحیه شاد و لبخندی وارد خانه می‌شد اگر بخواهند اینها را به همسرانشان منتقل کنند و یا به خانواده ممکن است یک نوع نگرانی و استرس مضاعف به خانواده و یا همسر منتقل شود و در کل خانواده دچار استرس جمعی بشوند و در حال حاضر مضر نخواهند بود.

این روانپزشک بیان کرد: آنچه که مهم است مشکلاتی است که باید پشت در خانه بماند تا اصول و موانع نظام خانواده را بر هم نریزد و آن را باید خود فرد یک فرمول کلی برایش داشته باشد. آن فرمول کلی همان فرمول اساسی است که به فرمول صداقت حاکم بر خانواده معروف است و این صداقت مفهوم بر این است که باید کلیه امور چه خوب و چه ناشایست باید با یکدیگر مشترک باشند و فرمول دومی که در این مسیر می‌توان نام برد این است که اگر مسئله‌ای، هر موضوعی و یا هر رازی که بخواهد بر طبق آن اصول، لطمه‌ای وارد کند آن را باید پنهان نگه داشت.
 
اشتباهات گذشته را نبش‌قبر نکنید
آشوری افزود: اگر در خارج از محل خانه دچار استرس شده‌اید و مشکلاتی در خارج از خانه برایتان اتفاق افتاده باید بیرون از خانه بگذارید و یا اگر یک ازدواج ناموفق در گذشته هر یک از زوجین داشته حتماً لازم نیست که آن را دوباره در زندگی جدیدش مطرح کند و موشکافی و نبش‌قبر کند، زیرا برای هر دوی آنها نگرانی و اضطراب ایجاد می‌کند که نکند دوباره همان شرایط فراهم شود و بخواهند از یکدیگر جدا شوند.


وی بیان کرد: بنابراین با توجه به دو فرمول اساسی که گفته شد یکدیگر را در جریان مشکلات خود بگذارند، مثل حوزه‌های بیماری و حوزه‌های روابط خانوادگی طرفین که اگر این کار را انجام ندهند باعث دلسردی در بینشان می‌شود.
 
خانواده را درگیر مسائل خود نکنید
آشوری با بیان اینکه اتفاق‌هایی که در بین خانواده شوهرتان می‌افتد به او نگویید، تصریح کرد: در موقعی هست که خانواده خانم نمی‌تواند از خانواده شوهر حرفی را نادیده بگیرد و نمی‌خواهد ارتباطی با آنها داشته باشد. تنفر به وجود می‌آید و ممکن است ناراحتی بین آنها پیش بیاید لازم نیست که با خانواده شوهرش مطرح کند و مسائل را به رخ شوهر بکشد و شاید کدورت‌هایی در خانواده پیش بیاید و در این موارد است که باید گذشت را سر لوحه زندگی خود کنند.


وی گفت: در زمانی هم هست که ممکن است بیماری رخ دهد و رفته‌رفته و آرام و آهسته وقتی نتیجه آزمایش مشخص شده به همسرش بگوید و همسر از این کار ناراحت شود در این مورد است که باید از همان اول این مسائل را با هم حل کنند و به نتیجه برسند.
 
انجمادی که ارمغانش جدایی است/جدایی تاوانی برای روابط یخ زده
این روانپزشک عنوان کرد: بنابراین مواردی که ممکن است موجب سرد شدن، منجمد شدن و فریز شدن شود را نباید به همسرمان بگوییم تا روابط گرم زوجین با این سردی تبدیل به جدایی نشود و لطمه نخورند و تغییر در زندگیشان ایجاد کند و حتی می‌تواند راز را با همسرش مطرح کند و لطمه‌ای اساسی به موانع خانواده برخورد نکند و اینها همه بستگی به فرد دارد.


وی اظهار داشت: در یک خانواده ممکن است حتی همه اینها به صداقت هم بازگو شود یعنی مواردی را مطرح کنند و بگویند «من می‌خواهم صداقت باشد» و از این راه می‌توانند رازهای خودشان را با هم در میان بگذارند و ظرفیت و گنجایش پذیرش مسائل ازدواج را در خود بالا ببرند.
آشوری با اشاره به حساسیت‌ها و ظرافت‌های مرد در رابطه با رازهای زندگی گفت: یکسری حساسیت‌ها و ظرافت‌هایی در بین خانواده و زندگی وجود دارد. یعنی اگر یکی از زوجین این مسائل که گفته شد زیاد مطرح کند تار و پود خانواده از هم می‌پاشد پس بنابراین همه اینها را باید زوجین اول با هم تشخیص بدهند و بعد با هم حل کنند.
 
اونی که عوض داره بالاخره گله داره یا نه؟
آشوری روانپزشک خاطرنشان کرد: نکته آخری که می‌توان به آن اشاره کرد اول باید خود افراد تفکر کنند و تا حد زیادی تحت تأثیر صحبت‌های دیگران قرار نگیرند و بعضی از زوجین می‌گویند: «باید بری یه کاری کنی، برخوردهای ناشایستی دارند و بیایند و بزرگتری کنند» و ممکن است در نهایت بعدها مشکلاتی برایشان ایجاد شود و بهتر است که همیشه درددلشان نگه دارند و مسائل را برای خود مطرح کنند که ممکن است گفتن بعضی از رازها ساماندهی خانواده را به هم بزنند و تار و پود خانواده از هم گسسته شود و این همان اصل کلی است که باید رعایت شود.

منبع : jamejamonline.ir
 

لینک فایل های موجود در متن :

,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید ,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید,زناشویی,,رازهای مگویی که هرگز نباید به شوهرتان بگویید,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

منبع : http://pars_parmis.rzb.ir

اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.

,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.,دانستنیهای قبل از ازدواج,زناشویی,,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.

در یک زندگی عادی و زمانی که همه چیز در صلح و صفا برگزار می‌شود خلأ قانونی به چشم نمی‌آید، بلکه مشکل از جایی شروع می‌شود که قانون مجبور به مداخله شود. اینجاست که نابرابری و تبعیضی که به نفع مرد اعمال می‌شود خودنمایی می‌کند. قانون خانواده‌ای که در کشور ما قدمت 40ساله دارد، در بین چهار نسل از زنانی که بر اساس این قانون ازدواج کردند یا احیانا طلاق گرفتند بازتاب‌ها و البته تضادهای گوناگونی را ایجاد کرد. زنانی که یک نسل قبل یعنی سال‌های 70 تا 80 ازدواج کردند بیش از سایرین با ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های این قانون دچار تعارض شدند. وقتی حق طلاق با مرد باشد، زن برای مشکلات عدیده‌ای که دارد نمی‌تواند از همسرش جدا شود و این اختیار با مرد است. از سوی دیگر در این قانون زن اجازه نداشت بدون اجازه مرد کار کند، سفر کند یا حتی تعیین کند که می‌خواهد کجا زندگی کند.شروط ضمن عقد عجیب و غریبکارکنان دفاتر ازدواج و طلاق افرادی هستند که بیش از سایرین با قوانین ازدواج و طلاق، شرایطی که دو طرف برای هم تعیین می‌کنند و اتفاقاتی که در این گیر و‌ دار می‌افتد دست به گریبانند و آنها را از نزدیک مشاهده می‌کنند. سردفتر یکی از این دفترخانه‌ها می‌گوید: تقریبا همه خانواده‌هایی که به اینجا می‌آیند تا جای ممکن تلاش می‌کنند همه‌چیز را به نفع خود یا در بهترین حالت به صورت برابر برقرار کنند و من در کمتر موردی دیدم خانواده راضی باشد که فرزندش شرط یا مسأله‌ای را ضمن عقد قبول کند.مرادی ادامه می‌دهد: تقریبا سالی چند بار اینجا دعوای لفظی و بگومگو حین ثبت عقد رخ می‌دهد و همه اینها به دلیل شرایطی است که داماد یا عروس در حین عقد مطرح می‌کند، در حالی که در گذشته آن را مطرح کرده و هیچ اصراری بر آن نداشته است. مرادی درباره شروطی که بیشتر زن‌ها یا مردها ضمن عقد مطرح می‌کنند و بیشتر متداول است توضیح می‌دهد: برای خانم‌هایی که می‌خواهند ازدواج کنند، حق طلاق و در مواردی مسکن و کار، بیشترین و متداول‌ترین شروطی است که مطرح می‌شود و البته اینها اصلا عمومی نیست، زیرا کمتر مردی حاضر می‌شود به این امر تن بدهد مگر اینکه از قبل با او هماهنگ شده یا مهریه‌ای در کار نباشد.سردفتر درباره شروط ضمن عقد مردها می‌گوید: جالب است درباره مردها اصلی‌ترین شرطی که مطرح می‌شود درباره ارتباط و زندگی اعضای خانواده همسر با زن بعد از ازدواج است. برای مثال اگر زنی قبلا ازدواج کرده یا فرزند داشته باشد ممکن است مرد شرط کند این فرزند پیش آنها زندگی نکند یا در خیلی موارد مردها در حین عقد شرط می‌کنند فردی از خانواده زن که ممکن است به دلیل تنها بودن یا شرایط خاص بعدها مسئولیت نگهداری از آن به او محول شود با آنها زندگی نکند.مرادی درباره شروط ضمن عقد عجیب و غریبی که شاهد آن بوده عنوان می‌کند: خانم و آقایی سال 83 به ما مراجعه کردند تا عقد کنند و شرط زن این بود که مرد که قهرمان مسابقات اتومبیل‌رانی بود دیگر هرگز پشت فرمان هیچ ماشینی ننشیند و استدلال این زن هم این بود که مرد بسیار بد رانندگی می‌کرد یا سال 90 یک خواننده مشهور که می‌خواست ازدواج کند با این شرط همسرش سند ازدواج را امضا کرد که هرگز نخواند البته بعد از چند ماه این مرد نتوانست به قول خود عمل کند و شنیدم که از همسرش جدا شده است. یکی از کارکنان دفترخانه درباره عجیب‌ترین شرط ضمن عقدی که شاهدش بوده عنوان می‌کند: پارسال یک خانم و آقایی که هر دو بسیار پولدار بودند شرط ضمن عقدی که مطرح کرده بودند این بود که اگر زن یا مرد هرکدام نخواستند به زندگی ادامه دهند طرف مقابل کل دارایی‌اش را به طرفی که طلاق نمی‌خواهد ببخشد. یعنی هر کسی که طلاق خواست باید کل دارایی‌اش را به طرف مقابل می‌داد. این کارمند در ادامه می‌گوید: ما این عقد را با شرطش ثبت کردیم، اما از فردای آن روز کل فامیل دختر و پسر که از این کار بچه‌های خود خبر نداشتند به نوبت به دفترخانه می‌آمدند و دعوا راه می‌انداختند که چرا ما این کار را انجام داده‌ایم. سردفتر این دفترخانه این‌طور می‌گوید: به‌طورکلی زندگی‌هایی که قرار نیست پایدار بماند و دختر و پسر بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند بیشتر از این شرط‌ها دارد زیرا دو نفر که به خودشان اعتماد ندارند بیشتر دوست دارند شرایط را به نفع خود کنند چون می‌دانند اشتباه و ایجاد مشکل از طریق آنها حتمی است.ضمانت زندگی و حقوق برابرمهناز؛ زن جوانی که حق طلاق دارد درباره اینکه اهمیت داشتن این حق برای زنان چیست، می‌گوید: ضمانت یک زندگی به این است که هر دو نفر یعنی هم مرد و هم زن از حقوق یکسان برخوردار باشند و اگر این حقوق به هر شکلی تبعیض‌آمیز باشد احتمال اینکه یکی از دو نفر بخواهد زورگویی کند و از این حق سوءاستفاده کند وجود دارد. این زن جوان می‌گوید: من زمانی که به شوهرم گفتم که حق طلاق می‌خواهم او به‌راحتی پذیرفت و عنوان کرد به خودش شکی ندارد و مطمئن است که هیچ‌وقت شرایط را به نحوی نمی‌کند که من راضی به این کار باشم و حتی اگر باشم هم زندگی که یکی از دو نفر مایل به ادامه آن نباشد مثل مبادله‌ای که یکی از دو طرف آن را فسخ نمی‌کند، دیر یا زود از هم می‌پاشد. او که سالیان سال است با همسرش زندگی می‌کند و دو فرزند هم دارد درباره اینکه داشتن این حق چه کمکی به زندگی او کرده و این امر چه بازتابی در زندگی او داشته، می‌گوید: به‌طورکلی باید گفت اگر در زندگی مشترک دو طرف بخواهند زندگی کنند و دنبال دعوا نباشند هیچ مشکلی وجود ندارد اما اگر یکی از دو طرف کمی از راه راست زندگی منحرف شده و مشکلی ایجاد کند همین حقوق به ظاهر بی‌اهمیت ضامن ادامه زندگی و استحکام آن خواهد بود.عدم تمکین به خاطر نرفتن به جنوب کشورشادی؛ زن جوانی است که به دلیل اینکه شوهرش مایل به سکونت در یکی از شهرهای جنوب کشور بوده و او نمی‌خواسته آنجا زندگی کند از همسرش جدا می‌شود. طبق قانون حق تعیین مسکن و محل سکونت یک زن به عهده همسرش است و او نمی‌خواسته به این امر تن بدهد. شادی درباره دلایل جدایی‌اش می‌گوید: من در تهران متولد شده‌ام و همه عمرم حتی برای چند روز هم در یک شهرستان همجوار نبوده‌ام. زمانی که در گذشته با همسرم به شهر بندرعباس و دیدن خانواده او می‌رفتیم من به دلیل مشکلات تنفسی نمی‌توانستم آنجا دوام بیاورم و به سرعت به تهران برمی‌گشتم اما به تازگی همسرم شغل جدیدی آنجا پیدا کرده و چون خانواده‌اش هم منزل مسکونی آنجا دارند که خالی است می‌خواست آنجا برود که به قول خودش با یک تیر چند نشان بزند. شادی می‌گوید: من در این سفر او را همراهی نکردم و او هم به خاطر عدم تمکین از من شکایت کرد و من هم طلاق را به این شرایط ترجیح دادم. سردفتر اسناد رسمی درباره اینکه تا چه حد امکان و تضمین وجود دارد که دو طرف به تعهدات خود عمل کنند، می‌گوید: راستش را بخواهید هیچ تضمینی! وقتی کسی بخواهد اذیت کند و زیر تعهداتش بزند فرقی نمی‌کند که این تعهد چه بوده باشد. راه‌های مختلفی وجود دارد که فرد به آنچه که انجام داده عمل نکرده یا از زیر آن شانه خالی کند. مرادی می‌گوید: اصلی‌ترین عاملی که یک زندگی را تضمین می‌کند عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است وگرنه با راه‌های مختلف تخلف و کلاهبرداری که این روزها مرسوم است افراد حتی درباره چک و مالی که که متعلق به دیگران است هم یا آن را جعل می‌کنند یا از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند، چه رسد به تعهدی که فقط در حد یک حرف است.منبع:سلامت نیوز

 

اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.

اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.

 

در قانون حق طلاق، مسکن، سفر و کار زن با مرد است و زمانی که ازدواج صورت می‌گیرد زن باید طبق قانون همه این موارد را رعایت کند. زمانی که عقد بسته می‌شود و نکاح صورت می‌گیرد، زن و مرد فرصت دارند تا شرایط یکدیگر را درک کرده و آن را قبول کنند و اگر در این مقطع این اتفاق نیفتد دیگر امکان بازنگری در آن تا پایان زندگی مشترک وجود ندارد.


در یک زندگی عادی و زمانی که همه چیز در صلح و صفا برگزار می‌شود خلأ قانونی به چشم نمی‌آید، بلکه مشکل از جایی شروع می‌شود که قانون مجبور به مداخله شود. اینجاست که نابرابری و تبعیضی که به نفع مرد اعمال می‌شود خودنمایی می‌کند. قانون خانواده‌ای که در کشور ما قدمت 40ساله دارد، در بین چهار نسل از زنانی که بر اساس این قانون ازدواج کردند یا احیانا طلاق گرفتند بازتاب‌ها و البته تضادهای گوناگونی را ایجاد کرد. زنانی که یک نسل قبل یعنی سال‌های 70 تا 80 ازدواج کردند بیش از سایرین با ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های این قانون دچار تعارض شدند. وقتی حق طلاق با مرد باشد، زن برای مشکلات عدیده‌ای که دارد نمی‌تواند از همسرش جدا شود و این اختیار با مرد است. از سوی دیگر در این قانون زن اجازه نداشت بدون اجازه مرد کار کند، سفر کند یا حتی تعیین کند که می‌خواهد کجا زندگی کند.

شروط ضمن عقد عجیب و غریب
کارکنان دفاتر ازدواج و طلاق افرادی هستند که بیش از سایرین با قوانین ازدواج و طلاق، شرایطی که دو طرف برای هم تعیین می‌کنند و اتفاقاتی که در این گیر و‌ دار می‌افتد دست به گریبانند و آنها را از نزدیک مشاهده می‌کنند. سردفتر یکی از این دفترخانه‌ها می‌گوید: تقریبا همه خانواده‌هایی که به اینجا می‌آیند تا جای ممکن تلاش می‌کنند همه‌چیز را به نفع خود یا در بهترین حالت به صورت برابر برقرار کنند و من در کمتر موردی دیدم خانواده راضی باشد که فرزندش شرط یا مسأله‌ای را ضمن عقد قبول کند.

مرادی ادامه می‌دهد: تقریبا سالی چند بار اینجا دعوای لفظی و بگومگو حین ثبت عقد رخ می‌دهد و همه اینها به دلیل شرایطی است که داماد یا عروس در حین عقد مطرح می‌کند، در حالی که در گذشته آن را مطرح کرده و هیچ اصراری بر آن نداشته است. مرادی درباره شروطی که بیشتر زن‌ها یا مردها ضمن عقد مطرح می‌کنند و بیشتر متداول است توضیح می‌دهد: برای خانم‌هایی که می‌خواهند ازدواج کنند، حق طلاق و در مواردی مسکن و کار، بیشترین و متداول‌ترین شروطی است که مطرح می‌شود و البته اینها اصلا عمومی نیست، زیرا کمتر مردی حاضر می‌شود به این امر تن بدهد مگر اینکه از قبل با او هماهنگ شده یا مهریه‌ای در کار نباشد.

سردفتر درباره شروط ضمن عقد مردها می‌گوید: جالب است درباره مردها اصلی‌ترین شرطی که مطرح می‌شود درباره ارتباط و زندگی اعضای خانواده همسر با زن بعد از ازدواج است. برای مثال اگر زنی قبلا ازدواج کرده یا فرزند داشته باشد ممکن است مرد شرط کند این فرزند پیش آنها زندگی نکند یا در خیلی موارد مردها در حین عقد شرط می‌کنند فردی از خانواده زن که ممکن است به دلیل تنها بودن یا شرایط خاص بعدها مسئولیت نگهداری از آن به او محول شود با آنها زندگی نکند.

مرادی درباره شروط ضمن عقد عجیب و غریبی که شاهد آن بوده عنوان می‌کند: خانم و آقایی سال 83 به ما مراجعه کردند تا عقد کنند و شرط زن این بود که مرد که قهرمان مسابقات اتومبیل‌رانی بود دیگر هرگز پشت فرمان هیچ ماشینی ننشیند و استدلال این زن هم این بود که مرد بسیار بد رانندگی می‌کرد یا سال 90 یک خواننده مشهور که می‌خواست ازدواج کند با این شرط همسرش سند ازدواج را امضا کرد که هرگز نخواند البته بعد از چند ماه این مرد نتوانست به قول خود عمل کند و شنیدم که از همسرش جدا شده است. یکی از کارکنان دفترخانه درباره عجیب‌ترین شرط ضمن عقدی که شاهدش بوده عنوان می‌کند: پارسال یک خانم و آقایی که هر دو بسیار پولدار بودند شرط ضمن عقدی که مطرح کرده بودند این بود که اگر زن یا مرد هرکدام نخواستند به زندگی ادامه دهند طرف مقابل کل دارایی‌اش را به طرفی که طلاق نمی‌خواهد ببخشد. یعنی هر کسی که طلاق خواست باید کل دارایی‌اش را به طرف مقابل می‌داد. این کارمند در ادامه می‌گوید: ما این عقد را با شرطش ثبت کردیم، اما از فردای آن روز کل فامیل دختر و پسر که از این کار بچه‌های خود خبر نداشتند به نوبت به دفترخانه می‌آمدند و دعوا راه می‌انداختند که چرا ما این کار را انجام داده‌ایم. سردفتر این دفترخانه این‌طور می‌گوید: به‌طورکلی زندگی‌هایی که قرار نیست پایدار بماند و دختر و پسر بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند بیشتر از این شرط‌ها دارد زیرا دو نفر که به خودشان اعتماد ندارند بیشتر دوست دارند شرایط را به نفع خود کنند چون می‌دانند اشتباه و ایجاد مشکل از طریق آنها حتمی است.

ضمانت زندگی و حقوق برابر
مهناز؛ زن جوانی که حق طلاق دارد درباره اینکه اهمیت داشتن این حق برای زنان چیست، می‌گوید: ضمانت یک زندگی به این است که هر دو نفر یعنی هم مرد و هم زن از حقوق یکسان برخوردار باشند و اگر این حقوق به هر شکلی تبعیض‌آمیز باشد احتمال اینکه یکی از دو نفر بخواهد زورگویی کند و از این حق سوءاستفاده کند وجود دارد. این زن جوان می‌گوید: من زمانی که به شوهرم گفتم که حق طلاق می‌خواهم او به‌راحتی پذیرفت و عنوان کرد به خودش شکی ندارد و مطمئن است که هیچ‌وقت شرایط را به نحوی نمی‌کند که من راضی به این کار باشم و حتی اگر باشم هم زندگی که یکی از دو نفر مایل به ادامه آن نباشد مثل مبادله‌ای که یکی از دو طرف آن را فسخ نمی‌کند، دیر یا زود از هم می‌پاشد. او که سالیان سال است با همسرش زندگی می‌کند و دو فرزند هم دارد درباره اینکه داشتن این حق چه کمکی به زندگی او کرده و این امر چه بازتابی در زندگی او داشته، می‌گوید: به‌طورکلی باید گفت اگر در زندگی مشترک دو طرف بخواهند زندگی کنند و دنبال دعوا نباشند هیچ مشکلی وجود ندارد اما اگر یکی از دو طرف کمی از راه راست زندگی منحرف شده و مشکلی ایجاد کند همین حقوق به ظاهر بی‌اهمیت ضامن ادامه زندگی و استحکام آن خواهد بود.

عدم تمکین به خاطر نرفتن به جنوب کشور
شادی؛ زن جوانی است که به دلیل اینکه شوهرش مایل به سکونت در یکی از شهرهای جنوب کشور بوده و او نمی‌خواسته آنجا زندگی کند از همسرش جدا می‌شود. طبق قانون حق تعیین مسکن و محل سکونت یک زن به عهده همسرش است و او نمی‌خواسته به این امر تن بدهد. شادی درباره دلایل جدایی‌اش می‌گوید: من در تهران متولد شده‌ام و همه عمرم حتی برای چند روز هم در یک شهرستان همجوار نبوده‌ام. زمانی که در گذشته با همسرم به شهر بندرعباس و دیدن خانواده او می‌رفتیم من به دلیل مشکلات تنفسی نمی‌توانستم آنجا دوام بیاورم و به سرعت به تهران برمی‌گشتم اما به تازگی همسرم شغل جدیدی آنجا پیدا کرده و چون خانواده‌اش هم منزل مسکونی آنجا دارند که خالی است می‌خواست آنجا برود که به قول خودش با یک تیر چند نشان بزند. شادی می‌گوید: من در این سفر او را همراهی نکردم و او هم به خاطر عدم تمکین از من شکایت کرد و من هم طلاق را به این شرایط ترجیح دادم. سردفتر اسناد رسمی درباره اینکه تا چه حد امکان و تضمین وجود دارد که دو طرف به تعهدات خود عمل کنند، می‌گوید: راستش را بخواهید هیچ تضمینی! وقتی کسی بخواهد اذیت کند و زیر تعهداتش بزند فرقی نمی‌کند که این تعهد چه بوده باشد. راه‌های مختلفی وجود دارد که فرد به آنچه که انجام داده عمل نکرده یا از زیر آن شانه خالی کند. مرادی می‌گوید: اصلی‌ترین عاملی که یک زندگی را تضمین می‌کند عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است وگرنه با راه‌های مختلف تخلف و کلاهبرداری که این روزها مرسوم است افراد حتی درباره چک و مالی که که متعلق به دیگران است هم یا آن را جعل می‌کنند یا از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند، چه رسد به تعهدی که فقط در حد یک حرف است.

منبع:سلامت نیوز

 

لینک فایل های موجود در متن :

,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. ,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است. اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.,دانستنیهای قبل از ازدواج,زناشویی,,اصلی‌ترین عاملی تضمین یک زندگی ، عشق متقابل زن و مرد به یکدیگر است.,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

منبع : http://pars_parmis.rzb.ir

لذت رابطه جنسی

, لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی لذت رابطه جنسی,زناشویی,جنسی,چند برابر کردن لذت رابطه جنسی,دانستنیهای جنسی,مهارت‌های جنسی‌,, لذت رابطه جنسی,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

لذت رابطه جنسی

_ تمرین کنید که بیرون از رختخواب هم در زمان حال باشیددر لحظه حاضر بودن مانند هر مهارت دیگری نیاز به رشد و توسعه دارد. برای بیشتر مردم یادگیری اینکه در فعالیت‌هایی به جز رابطه جنسی در لحظه حاضر باشند، راحت‌تر است. سعی کنید چند بار در روز به مدت ۵ دقیقه بنشینید و در یک جای بی سر و صدا به دنیای  درون‌تان توجه کنید. تمرین کنید که هنگامی که در حال حرکت هستید مانند زمانی که در خیابان قدم می‌زنید یا حتی در حال ورزش کردن هستید، به بدن‌تان توجه کنید.

 

 

بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و…. قابل مشاهده می باشد .

 

فرا ناز با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است.

 

یکی از سوالاتی که اغلب زوجین می‌پرسند این است که چطور می‌توان هنگام رابطه جنسی بیشترین لذت را برد؟

 

دلیل اصلی اینکه بسیاری از زوجین در زندگی جنسی‌شان هیجانی نمی‌بینند این است که در لحظه برقراری رابطه جنسی به لحاظ روانی حاضر نیستند.

 

خیلی از شما در طول روز با سرعت فوق العاده‌ای به کارهای‌تان می‌رسید و وقتی به خانه می‌رسید با خودتان فکر می کنید چرا باید بر لذات جنسی ام تمرکز کنم و آنها را به آهستگی و با طمانینه انجام دهم!

 

برای داشتن رابطه جنسی با تمرکز و توجه کامل باید به چند نکته توجه کنید

 

_ آنچه در این راه به دست می‌آورید قدر بدانید و به سمت موفقیت بروید

آیا درباره کارهایی که باید انجام دهید استرس دارید؟ آیا شما به سختی رابطه جنسی را در اولویت‌های زندگی‌تان قرار می‌دهید؟ بعد از آنکه فهمیدید چه نوع استرسی انرژی ذهنی شما را می‌گیرد اقدامات فعال برای به حداقل رساندن آن را انجام دهید. تلفن همراه و کامپیوترتان را خاموش کنید و برنامه‌های روز بعد را بنویسید.

 

_ نگاهی صادقانه به توقعات‌تان از زندگی جنسی داشته باشید
آیا زمانی که هیچ تمایلی ندارید خودتان را مجبور به داشتن رابطه جنسی می‌کنید؟ ایا چیزهایی هست که به خودتان اجازه انجامشان را در حین رابطه جنسی نمی‌دهید یا چیزهایی می‌خواهید که نمی‌توانید آنها را از همسرتان بخواهید؟ اجازه ندهید قواعد به شما بگوید که چه زمان و چگونه رابطه داشته باشید. اجبار نقطه مقابل لذت بردن است.

 

_ مهارت‌های جنسی‌تان را بیشتر کنید
رابطه جنسی خوب تدریس نمی‌شود اما اگر احساس خوبی از داشتن رابطه جنسی با همسرتان نمی‌کنید، بدون شک ذهن‌تان جای دیگری می‌رود. خوشبختانه یادگیری رابطه جنسی خوب، می‌تواند برای‌ هر دوی شما سرگرم کننده باشد. شما می‌توانید با هم کتاب بخوانید، موسیقی گوش دهید، کارگاه‌های آموزشی بروید یا حتی از مشاور کمک بگیرید.

 

_ تمرین کنید که بیرون از رختخواب هم در زمان حال باشید
در لحظه حاضر بودن مانند هر مهارت دیگری نیاز به رشد و توسعه دارد. برای بیشتر مردم یادگیری اینکه در فعالیت‌هایی به جز رابطه جنسی در لحظه حاضر باشند، راحت‌تر است. سعی کنید چند بار در روز به مدت ۵ دقیقه بنشینید و در یک جای بی سر و صدا به دنیای  درون‌تان توجه کنید. تمرین کنید که هنگامی که در حال حرکت هستید مانند زمانی که در خیابان قدم می‌زنید یا حتی در حال ورزش کردن هستید، به بدن‌تان توجه کنید.

 

_ به تدریج خودتان را در لحظه حرکت دهید و به آرامی به عقب برگردید
به طور کلی حرکت به داخل یا خارج از آگاهی و هشیاری طبیعی است. شما قطعا در اینکه حواس‌تان را برای لحظه‌ای پرت کنید موفق‌تر خواهید بود تا اینکه تلاش کنید در لحظه به موضوع مشخصی فکر نکنید. وقتی می‌بینید ذهنتان دارد به سمت و سوی دیگری می‌رود یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید توجه‌تان را به لحظه حال جلب کنید. بر احساسات‌تان تمرکز کنید و از همسرتان بخواهید کمی فرصت دهد.

 

حواس پرتی حین رابطه جنسی خسته کننده است اما زمان گذاشتن برای علت یابی می‌تواند تجربه باارزشی باشد. توسعه‌ مهارت‌هایی که با کمک آنها بتوانید در لحظه لذت ببرید، می‌تواند انجام رابطه جنسی را لذتبخش کند.

لینک فایل های موجود در متن :

, لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی , لذت رابطه جنسی لذت رابطه جنسی,زناشویی,جنسی,چند برابر کردن لذت رابطه جنسی,دانستنیهای جنسی,مهارت‌های جنسی‌,, لذت رابطه جنسی,مجله پارس پارمیس http://pars_parmis.rzb.ir/

منبع : http://pars_parmis.rzb.ir